سرماخوردگی بابایی
سلاااااااام عشقه مامان خییییییییلی دوستت دارم
عزیز مامان اصلن انتظارشا نداشتم که سرما بخوری تازه روزهای سخت را پشت سر گذاشته بودیم چند روز پیش بابایی خیلی سخت سرما خورده بود که با هم رفتیم دکتر سرم وسوزن برای بابا نوشت تا حالش زووووده زووود خوب شه خلاصه کنم هنوز بابایی از این وضعیت خلاص نشده که شما هم سرفه کردنت شدت گرفت همراه اب ریزشو .......... خلاصه سرما خوردی شدید شب با بابایی رفتی حموم تا عرق کنی وزود خوب شی بخاری را زیادش کردیم وخابیدی نصف شب که برا شیر خوردن بلند شدی متوجه شدم تب کردی تا صب پاشویه ات کردم و استامنوفین دادم تا خوب شدی دم دمای اذان صب بود که تبت پایین اومد ومامانی تونست یه ساعت بخابه فرداش 22 بهمن تعطیل بود بابایی خونه بود خیلی بد سرما خوردی همش اب ریزش بینی داری و طبق معمول اجازه نمی دی دماغتا پاک کنم چون خیلی قرمز شده و میسوزه این چند روز خیلی بهونه میگیری تا اینکه بعد 5 روز امروز یکم بهتر شدی و غذا میخوری البته امروز مامان جون اومده خونمون وشما دخملک مامان صب که از خاب پاشدی ومامان جونا دیدی کلی خوشحالی کرد و همش بغل مامان جون بودی
******** ************* *********
ودر ادامه امروز روز ولنتاین روز عشاق یعنی روز من وتو وبابایی......
این برای دخملک مامانی
روزت مبارک عشق من
من وبابایی عاشقتیم
واین هم برای بابایی که .......من وثنایی عاشقشیم....